نام‌شناسی و ریشۀ واژه‌ها

این مطالب بخشی از کتاب دانشنامۀ نام‌ها و واژه‌ها نوشته اینجانب است. با ذکر منبع استفاده از این مطالب بدون اشکال است.

فرق عرب و اعراب

فرق عرب و اعراب:🤔
در زبان فارسی به نادرست جمع «عرب» را «اعراب» به معنای «عرب ها» می پنداریم.🗣
اَعراب به معنای «عرب بادیه نشین» است. 🐫🐪👳🏽‍♂️👳🏽‍♀️👳🏽‍♀️👳🏽‍♂️
مفردِ آن «أَعرابـیّ» و جمعِ آن «أَعاریب» است. 
أعراب کسانی اند که شهرنشین نیستند و وارد شهر نمی شوند مگر برای برطرف کردن نیازشان.🏢🏠
عرب مفهوم عام است و «عَرَبـیّ» یعنی «مرد عرب».

 (وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَن یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَیَتَّخِذُ مَا یُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ ۚ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ ۚ سَیُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ)
 (الْأَعْرَابُ أَشَدُّ کُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا یَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ)
منبع: 📘
دانشنامۀ نامها و واژه‌ها. 
انتشارات مدرسه. 
عادل اشکبوس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

آنفلوانزا یعنی چه؟

أنفُ العَنزة یعنی بینی بز .
پزشکان ایرانی مانند ابوعلی سینا بودند که این نام را بر سر زبان‌ها انداختند، زیرا دیده بودند کسانی که دچار این بیماری می‌شوند عطسه‌هایی مانند بز می‌کنند، یا بینی آنان مانند بز می‌شود و یا چیزی مانند این.
این واژه در دوره‌ی پیشرفت مسلمانان در پزشکی به زبان‌های غربی وارد شد و دگرگونه شده به گونه‌ی آنفلوانزا درآمد.
عَنزة ، ماعِز و تیس در عربی به معنای بز است.

واژه‌های دیگری نیز از تمدن اسلامی به زبان‌های غربی رفته است: الگوریتم ، الکلیا، الکل ، الیداد و...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

معنی الیاس

نام الیاس در قرآن، انجیل و تورات آمده است.
الیاس ایلیا الیا
واژه‌ای عبری است.
اصل آن ایلیَهوَه است. 
که ایلیاه و الیاه و الیاس شده
یعنی یَهُوَه خدایم است.
یهوه نام خدای عبرانی‌هاست.
دانشنامه نام‌ها و واژه‌ها. انتشارات مدرسه. عادل اشکبوس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشه کلمه تلمذ

تَلَمُّذ
تلمّذ واژه‌ای ساختگی در زبان فارسی است.😉 ریشه‌اش «تِلْمیذ» است؛ امّا چنین واژه‌ای (تلمّذ) در فرهنگ لغت عربی (اَلْمُعْجَم) وجود ندارد.📔 
در فرهنگ لغت عربی واژۀ «تَتَلْمُذ» وجود دارد.
ساخت چنین واژه‌ای شگفت‌انگیز است؛ زیرا نه عربی است و نه فارسی. واژۀ فارسی «شاگِردی» بهتر است.
من نزد استاد شاگردی می‌کنم. ✅
من نزد استاد تلمّذ می‌کنم. 🤔😳
خود واژۀ «شاگرد» کوتاه شدۀ «شاه‌گِرد» است؛ یعنی نوجوانی👦 که گِرد شاه 🤴می‌گردد تا دستورهایش را انجام دهد. کم‌کم این واژه گستردگیِ معنا یافت.

دانشنامۀ نام‌ها و واژه‌ها
انتشارات مدرسه 
عادل اشکبوس

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

بیماری مزمن یعنی چه؟

بیماری مُزمِن یعنی بیماریی که زمانی طولانی ادامه دارد.

مُزمِن یعنی زمانبر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشۀ نام اَشکَنان

اشکنان از شهرهای کهن استان فارس است. در ایران باستان فرماندهان اشکانی در این شهر حکومت داشتند. در کتاب مُنتخب التواریخ لارستان آمده است: «اشکنان قریه­ای است از آثار هوشنگ که به جهت اشک اوّل که اوّلین سلطان اشکانیان بوده ساخته بودی و هم اسم آن قریه به نام اشک اوّل خواندی.» و در سرودۀ شاعر زیباسخن «صحبت لاری» آمده است:

مقام امن و ایـمـان اَشکنان است    نـژاد اَشکنـــان زاشکــــانیـان است  

سه دانــــا کـــدخدا دارد نکوکار    که هر یک رشک میر اصفهان است  

در برخی نوشته ­ها اَشکَنان با کسر الف نوشته شده است.

اشکنان در گذشته سودابگرد، سودابه­گرد و سوداوه گِرد نیز نامیده شده است؛ گِرد در زبان پارسی به معنای شهر و سودابه نام یکی از شاهزادگان ساسانی است که به نوشتۀ منتخب التّواریخ، پس از گریختن از فرمانروای شبانکاره به سوی جنوب می­آید و در نزدیکی اشکنان بدرود زندگی می­گوید و فرزندان وی در اشکنان ساکن می­شوند و نام شهر را به یاد نام مادرشان، به سودابه گرد به معنای شهر سودابه تغییر می­دهند. بازماندۀ سودابگرد در یک کیلومتری شمال شهر وجود دارد.

برخی «سودابگرد» را به «شهر آب گرفته» معنا کرده­اند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشۀ نام اَشْکِذَر

اشکذر یکی از شهرهای استان یزد است؛ گفته می­شود ساختِ شهر اشکذر به­دست «اشکین زال» یا «اشک فرزند زال» از شاهان اشکانی است؛ امّا دربارۀ بخش دوم نام اشکذر یعنی «ذَر» گفته شده «اشک فرزند زال» همسری به­نام «آذر» داشته و «ذر» کوتاه شدۀ آذر است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشۀ نام اِشْتِهارْد

اِشتِهارد یکی از شهرهای استان البرز و از شهرهای باستانی ایران است. زبان مردم اشتهارد تاتی است که بازماندۀ زبان کهن ماد یا زبان آذری است. دربارۀ ریشۀ نام آن کم پژوهش شده است و نظریّات گوناگونی وجود دارد:

  1. نام اشتهارد آمیزه­ای از دو بخش «اشته» و «ارد» است؛ در زبان تاتی اشتهارد، اِشْتَ یعنی ایستادن و ارد در زبان پهلوی یعنی مقدس؛ مانند اردکان: معدن مقدّس، اردستان: سرزمین مقدّس، اردشیر: شهریار مقدّس، اردبیل: شهر مقدّس. اشتهارد ایستگاه یا سکونتگاه مقدّس است.
  2.  نام اشتهارد در اصل «اشترده» بوده که گونه­ای از واژۀ «استرده» است و «سترده» به معنای صاف و هموار و بی­درخت است. مردم اشتهارد بیشتر نام شهرشان را «اشتارد» تلفظ می‌کنند.
  3. نام اشتهارد یا اشتارد باید آمیزه­ای باشد از اشتار که در پهلوی به معنای خنجر است و حرف «د» که کوتاه شدۀ ده‌ است. یعنی روستایی که جای ساخت خنجر است.

جالب است که در زبان آلمانی واژۀ Echt hart به معنای «واقعا دشوار» است. البتّه ربطی به اشتهارد ندارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشۀ نام اُشتُرینان

اشترینان از شهرهای استان لرستان است. دربارۀ ریشۀ نامگذاری­اش سخنان گوناگون گفته شده است:

  1. شاید در اصل اُشتُربان یا نامی شبیه به همین و از کاروانسراهای روزگار کهن لرستان بوده است.
  2. ازآنجاکه اشترینان محصول کشاورزی بسیاری داشته، مبادلۀ پایاپای در آن صورت می­گرفته است و گوسفند، استر و الاغ را با گندم را عوض می‌کردند. از این روی به این منطقه «اُشتُر به نان» گفتند که کم­کم اشترینان شد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشۀ نام اُسکو

پژوهشگران اُسکو یا اُسکویه را با شهر اوشکایای کهن یکی می­دانند. از نوشته­های آشوری بر می­آید که اوشکایا شهری دارای قلعه و در دامنۀ کوه سهند بوده است. حمدلله مُستوفی در سدۀ هشتم اسکویه یا اسکو را یکی از روستاهای بزرگ ناحیه باویل رود دانسته است.

بر پایۀ سنگنبشتۀ شاه آشور «سارگُن دوم» در حملۀ او به «اورارتو»، «اوشکایا» بدون جنگ به تصرّف آشور درآمد و با چند روستای پیرامون آن آتش زده شد. دربارۀ ریشۀ نام آن پژوهش کم انجام شده است و به راستی پیدا نیست ریشه­اش چیست و نظریّات گوناگونی درباره­اش گفته می­شود:

  1. اوش یا اوچ در زبان ترکی به معنای سه و کایا طا قایا به معنای تخته سنگ است. پس اُسکو یعنی سه تخته سنگ.
  2. اوست یا اوس که در تلفّظ فارسی اُس گفته شده است به معنای بالاست و کوی همان کوی و برزن است؛ پس اوس کوی یعنی محلّۀ بالا.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰