نام‌شناسی و ریشۀ واژه‌ها

این مطالب بخشی از کتاب دانشنامۀ نام‌ها و واژه‌ها نوشته اینجانب است. با ذکر منبع استفاده از این مطالب بدون اشکال است.

ریشه فارسی - عربی آنفلوانزا

أنفُ العَنزة یعنی بینی بز .
پزشکان ایرانی مانند ابوعلی سینا بودند که این نام را بر سر زبان‌ها انداختند، زیرا دیده بودند کسانی که دچار این بیماری می‌شوند عطسه‌هایی مانند بز می‌کنند، یا بینی آنان مانند بز می‌شود و یا چیزی مانند این.
این واژه در دوره‌ی پیشرفت مسلمانان در پزشکی به زبان‌های غربی وارد شد و دگرگونه شده به گونه‌ی آنفلوانزا درآمد.
عَنزة ، ماعِز و تیس در عربی به معنای بز است.

واژه‌های دیگری نیز از تمدن اسلامی به زبان‌های غربی رفته است: الگوریتم ، الکلیا، الکل ، الیداد و...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چند وجه اعراب در کلمات

 گاهی علمای صرف و نحو برای یک کلمه در جمله چند نقش متصوّر می‌شوند.

در کتاب مغنی جلد 2 ص 729
باب منصوبات متشابهه مثال‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد گاهی برای کلمه‌ای در یک جمله چند وجه اعرابی وجود دارد.
نمونه👇
سِرتُ طویلاً. 
لکلمة (طویلاً) یحتمل ثلاثة أوجه.
1. مفعول مطلق: سرتُ سیراً طویلاً.
2. مفعول فیه: سرت زمنا طویلا.
3. حال: سرتهُ طویلا.

 جاءَ زیدٌ رکضاً. 
1. مفعول مطلق: جاء زید یرکض رکضاً. 
2. حال: جاء زید راکضا. 

یُریکُم الْبَرقَ خَوفاً وَطَمعاً. 
نقش خوفا: 
1. مفعول مطلق 
2. حال 
3 . مفعول له
مثال در این باره بسیار است.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اسلوب تَمَّ + مصدر فعل مجهول در عربی معاصر

🔵 نکته ی صرفی : اسلوب تمَّ + مصدر

🔸 گاهی علی رغم اینکه می توان از یک فعل معلوم یا مجهول استفاده کرد، اما به دلایلی از آن صرف نظر می شود و مصدر فعل(به عنوان فاعل «تمَْ») یا(یتمُّ) استعمال می گردد. به عنوان مثال به جای جملات گروه (الف) از جملات گروه (ب) استفاده می شود :

🔹گروه الف:
               
🔻ٱعتُقِلَ المجرم :جنایتکار بازداشت شد
🔻إرتدیتُ معطفی:پالتوى خود را پوشیدم
🔻ٱرسِلَت الرسالة : نامه فرستاده شد.
🔻ینَفِّذُ الحـکم: حکم اجرا مى شود.

🔹گروه ب:

🔺 تمَّ إعتقال المجرم 
🔺 تمَّ ارتدائی المعطف
🔺 تمَّ إرسال الرسالة 
🔺 یتمُّ تنفیذ الحکم 

🔴توجه : 
🔶 استفاده از این روش در صورتی صحیح است که معنای « سرانجام یافتن » در فعل وجود داشته باشد. مثلا به جای «ماتَ سعیدٌ» گفته نمی شود : تمَّ موتُ سعیدٍ.

◽️منبع : فن ترجمه یحیی معروف

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

همزه وصل و قطع چیست؟


همزه وصل؛ 
همزه اى است که در ابتدای جمله تلفّظ می شود، ولی در غیر اوّل جمله تلفّظ نمی شود و دو حرف قبل و بعد خود را به یکدیگر وصل می کند.
مثلاً "اُدخُلوا" اگر در ابتدای جمله باشد، همزه آن تلفّظ می شود، ولی در جمله "یا قومِ ادْخُلوا" دیگر همزه تلفّظ نمی شود و حرف "م" به حرف "د" وصل می شود. 

همزه قطع؛ 
همزه ای است که همیشه و در هر کجای جمله تلفّظ می شود؛ أحسَنَ

همزه وصل و همزه قطع در مواردی "قیاسی" و در مواردی "سماعی" هستند که برای آشنایی با این موارد می توانید از مبادئ العربیة جلد چهارم صرف یا کتاب صرف ساده کمک بگیرید.

به عنوان مثال گفته اند که ده اسم که عبارتند از؛ (اِبن، اِبنة، اِبنُم، اِسم، اِست، اِمرؤ، اِثنان، اِثنتان، اَیمُنُ اللهِ) همزه آنها وصل است.

- همزه "اِسم" وصل است و آیه "بِئسَ الاِسمُ الفُسُوقُ بعدَ الإیمان" نباید به صورت "بِئسَلْ اِسْمُ" خوانده شود و چنین تلفظ نمودن درست است؛ "بِئسَ لِسْمُ" 

🔹ابن مالک در مشکل ترین بیت خود (از لحاظ تلفّظ صحیح) در الفیه، اسم های دارای همزه وصل را به نظم در آورده است؛ 

و فی اسْمِِ اسْتٍ ابْنٍ ابْنِمٍ سُمِع
و اثْنَینِ وَ امْرِئٍ و تَأنیثٍ تُبِع

تلفّظ مصرع اوّل به ویژه با سرعت مشکل است؛
وَ فِسْ مِنِسْ تِنِبْ نِمِنْ سُمِعْ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

معنی الیاس چیست؟

نام الیاس در قرآن، انجیل و تورات آمده است.
الیاس ایلیا الیا
واژه‌ای عبری است.
اصل آن ایلیَهوَه است. 
که ایلیاه و الیاه و الیاس شده
یعنی یَهُوَه خدایم است.
یهوه نام خدای عبرانی‌هاست.
دانشنامه نام‌ها و واژه‌ها. انتشارات مدرسه. عادل اشکبوس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تلمذ یعنی چه؟

تَلَمُّذ
تلمّذ واژه‌ای ساختگی در زبان فارسی است.😉 ریشه‌اش «تِلْمیذ» است؛ امّا چنین واژه‌ای (تلمّذ) در فرهنگ لغت عربی (اَلْمُعْجَم) وجود ندارد.📔 
در فرهنگ لغت عربی واژۀ «تَتَلْمُذ» وجود دارد.
ساخت چنین واژه‌ای شگفت‌انگیز است؛ زیرا نه عربی است و نه فارسی. واژۀ فارسی «شاگِردی» بهتر است.
من نزد استاد شاگردی می‌کنم. ✅
من نزد استاد تلمّذ می‌کنم. 🤔😳
خود واژۀ «شاگرد» کوتاه شدۀ «شاه‌گِرد» است؛ یعنی نوجوانی👦 که گِرد شاه 🤴می‌گردد تا دستورهایش را انجام دهد. کم‌کم این واژه گستردگیِ معنا یافت.

دانشنامۀ نام‌ها و واژه‌ها
انتشارات مدرسه 
عادل اشکبوس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

معنای التونجی

در عربی معاصر چنین کلماتی را به کار می‌برند:
 (ألتونْجیّ) آلتون + چی = زرگر، طلاچی
آلتون نامی ترکی به معنای زر سرخ است. مانند قِزِل که آن هم به معنای طلاست.
(جَزْمَجِیّ) جزمة: چکمه + چی = کفشدوز
(أجْزاجیّ) أجزاء + چی = داروخانه‌دار معادل الصَّیدَلی یا الصیدلانی

در عراق
الشکرجی (الشَّکَر + چی): شکرچی، شیرینی‌فروش مثل جواد الشکرجی هنرمند عراقی. معادل الحَلوانیّ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

معنای ماکو در لهجه عراقی

در گویش عراقی 《أکو》 یعنى 《هست》 و کوتاه شده‌ی 《یکون》 می‌باشد.
 《ماکو》 یعنی 《نیست》 و کوتاه شده‌ی 《ما یکون》 می‌باشد.
خُبُز ماکو. یعنی نون نیست.
کل شی أکو. یعنی همه چی هست.
در گویش حجازی و شامی 《فی》 و 《مافی》 معادل 《أکو》 و 《ماکو》 در عراق است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

معنای شیر و لبن

«حَلیب»🥛 به معنای «شیر» است که در گذشته به جای آن «لَبَن» گفته می‌شد. 
امروزه در زبان عربی «لَبَن» به معنای «ماست» یا «دوغ» شده، ولی در متون کهن «لَبَن» به معنای «شیر» بوده است. 
در عربستان سعودی «زُبادی» و در عِراق «رَوبَة» به معنای «ماست» می‌باشد. 
واژۀ «أَلْبان» در عربی برابرِ «لبنیّات» جمع «لَبَن» است. 
مولوی سراینده‌ی نامدار ایرانی می‌فرماید:
تا نگرید ابر کی خندد چمن 🌧 
تا نگرید طفل کی نوشد لبن🍼
واژه‌ی دوغ نیز از مصدر دوختن (دوغدن) است که در آغاز به معنای شیر بوده و در نام مادر زرتشت پیامبر یعنی دغدو یا دوغدویه و نیز واژه‌ی دختر (دوغدر)به معنای شیردوشنده به کار رفته است.
خوانش (شیر) نوشیدنى🥛 و (شیر) جنگل🦁 در زبان‌هایی مانند کُردى درست و در فارسى ایران نادرست است. تاجیک‌ها و افغان‌ها درست خوانش می‌کنند.
در فارسی هر دو یکسان خوانده می‌شود.
دانشنامه‌ی نام‌ها و واژه‌ها📕
انتشارات مدرسه🏢

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ریشه کلمه قطار

جمعِ «قَطْر» می شود: «قِطار» 
«قِطار» به «باران» نیز گفته مى شود💦💦💦 💦💦💦💦💦💦
سپس به علِت استعاره به «شتران پىِ همدیگر» 🐫🐫🐫🐫🐫🐫🐫🐫🐫🐫قطار گفتند؛ سپس به «قطار امروزی» 🚃🚋🚋🚋🚋🚋🚋🚋به دلیلِ شباهت به آن «شترها» قطار گفتند؛ پس در اصل قطار جمع است نه مفرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰