#تومان
#ریال
#قران
واژۀ تومان به معنای ده هزار ریشۀ ایرانی دارد و برگرفته از زبان تُخاری (زبان از میانرفتۀ ایرانیان در خاور و میانۀ آسیا) میباشد که با آمدن اویغورها به میهنشان از میان رفت و جایش را به تُرکی داد. این واژه به زبانهای تُرکی، مغولی و فارسی راهیافته است و در روزگار قاجار یکای پول ایران بود. با اینکه جایش را به واژۀ پرتغالی ریال داد؛ امّا امروزه همچنان بر سر زبان مردم است. تومان در روزگار فرمانروایی مغول نیز یکای پول به معنای ده هزار دینار بود.
در زمان قاجار تومان طلا (به ارزش ده هزار دینار) افزون بر گونههای دیگر سکّه ضرب میشد.
ریال واژهای پرتغالی-اسپانیایی (رئال) به معنای شاهی یا شاهوار و یادگار زمانی است که پرتغالیان به خلیج فارس حمله کردند و هم نام سکهٔ نقره رایج در آن دو کشور و در سرزمینهای وابسته به آن بود. ریال از زمان حضور اسپانیاییها و پرتغالیها در خلیج فارس و داد و ستد ایشان با ایرانیان وارد فارسی شده است. ریشهٔ رئال از واژهٔ رِگالیس صفتی از رِکس در لاتین بهمعنای شاه است. ریال یکای پولِ بسیاری از مستعمرههای اسپانیا و پرتغال بود؛ برای نمونه یکای پول برزیل رئال نام دارد.
قِران یکای پول ایران در روزگار قاجار بود. نام قران کوتاه شدۀ «صاحبقران» است. هر ده قران یک تومان بود ریال ایران هم به یک قران و پنج شاهی (۱٫۲۵ قران) گفته میشد.
از آنجا که قران هزار دینار ارزش داشت در زبان گفتاری زار (هزار) نامیده میشد. پس از تغییر یکای پول ایران به ریال هم ادامه یافت و سکههای دو ریالی و پنج ریالی دوزاری و پنج زاری نامیده میشدند.
در سال ۱۳۱۱ یکای ریال جایگزین قران گردید و یکای جزء آن را هم دینار برگزیدند.
امّا قِران برگرفته از «صاحِبقِران» است. کسی که به هنگام بسته شدن نطفه یا به هنگام زادنِ او در سیارات سعد مانند زُحَل و مشتری، قِران شده باشد:
صاحبقران یعنی دارای بخت نیک؛ ستارهشناسان، در گذشته این قران را به فال نیک میگرفتهاند. ناصرالدّین شاه قاجار را صاحبقِران نام داده بودند.