نام‌شناسی و ریشۀ واژه‌ها

این مطالب بخشی از کتاب دانشنامۀ نام‌ها و واژه‌ها نوشته اینجانب است. با ذکر منبع استفاده از این مطالب بدون اشکال است.

نام‌شناسی و ریشۀ واژه‌ها

این مطالب بخشی از کتاب دانشنامۀ نام‌ها و واژه‌ها نوشته اینجانب است. با ذکر منبع استفاده از این مطالب بدون اشکال است.

نام‌شناسی و ریشۀ واژه‌ها

عادل اشکبوس
استاد دانشگاه و دبیر دبیرستان‌های تهران
زبان‌شناس و پژوهشگر در ریشه‌یابی نام‌ها و واژه‌ها
دارای بیش از 50 تألیف از جمله بزرگ‌ترین فرهنگ کاربردی فارسی به عربی

۱۶۲ مطلب با موضوع «ریشۀ نام» ثبت شده است

اسرائیل لقب حضرت یعقوب (ع) است. دربارۀ ریشۀ نامگذاری اسرائیل چندین سخن گوناگون وجود دارد:

نظر اسلام

لقب اسرائیل، در قرآن چند جا برای یعقوب آمده است. همچنین سوره‌ای به نام «اسراء» در قرآن هست که نام دیگر آن «بنی اسرائیل» است.

محمّد بن جریر طبری آن را برگرفته از سری (به معنای حرکت در شب) دانسته و می‌گوید:

چون اختلاف میان یعقوب و برادرش عیص ایجاد شد، یعقوب از فلسطین گریخت و به سوی (فدان آرام) رهسپار شد و شب­ها راه می‌رفت و روزها پنهان می‌شد اسرائیل نامیده شد.

در روایتی منسوب به امام صادق (ع) آمده است: 

اسرائیل به معنای عبدالله است؛ زیرا «اسرا» به معنای «عبد» است و «ایل» هم نام خدا می‌باشد.

در روایت دیگر آمده است که «اسرا» به معنای «نیرو» است و ایل نیز «خدا» است و معنای اسرائیل «نیروی خدا» می­باشد.

نظر یهود

اسرائیل به معنای «آنکه با ئیل یعنی خدا کشتی گرفت.»، «آنکه بر ئیل (خدا) پیروز شد.» و «آنکه همراه ئیل (خدا) حکمروایی کرد.»

 لقب یعقوب پسر اسحاق پسر ابراهیم بود. داستان نامگذاری وی در عهد عتیق، پیدایش ۳۲:۲۸ چنین آمده است:

و یعقوب تنها ماند و مردی با وی تا طلوع فجر کشتی می‌گرفت و چون او دید که بر وی غلبه نـمی‌یابد، کف ران یعقوب را لـمس کرد، وکف ران یعقوب در کشتی گرفتن با او فشرده شد. پس گفت: «مرا رها کن زیرا که فجر می شکافد.» گفت: «تا مرا برکت ندهی تو را رها نکنم.» به وی گفت: «نام تو چیست؟» گفت: «یعقوب.» گفت: «از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود بلکه اسرائیل، زیرا که با خدا (الوهیم) و با انسان نبرد کردی و پیروزی یافتی.» و یعقوب به او گفت: «مرا از نام خود آگاه ساز.» گفت: «چرا نام مرا می‌پرسی؟» و او را در آنجا برکت داد و یعقوب آن مکان را «فنیئیل» نامیده، گفت: «زیرا خدا (الوهیم) را روبرو دیدم و جانم رستگار شد.»

اگر نام «اسرافیل» را پیوند «سراف+ ئیل» ببینیم و بخش دوم «ئیل» را که در زبان عربی به معنای «خدا» است جدا کنیم؛ واژۀ «سراف» نزدیک به خوانش اوستایی «سروش» یعنی «سرو» sru است.

در گویش فارسی خوارزمی، سروش را «اسروف» می­خوانند (کتاب آثارالباقیة، 74) که مانند اسرافیل است.