نام‌شناسی و ریشۀ واژه‌ها

این مطالب بخشی از کتاب دانشنامۀ نام‌ها و واژه‌ها نوشته اینجانب است. با ذکر منبع استفاده از این مطالب بدون اشکال است.

نام‌شناسی و ریشۀ واژه‌ها

این مطالب بخشی از کتاب دانشنامۀ نام‌ها و واژه‌ها نوشته اینجانب است. با ذکر منبع استفاده از این مطالب بدون اشکال است.

۲۰۹ مطلب با موضوع «ریشۀ واژه» ثبت شده است

ریشۀ واژۀ شکر

نَبـیّ در اصل نَبیء و از ریشۀ نَبَأ به معنای خبر بوده که به نبیّ تبدیل شده است

[اِزْدادَ، یَزْدادُ، اِزْدیاد = اِفْتَعَلَ، یَفْتَعِلُ، اِفْتِعال] اِزتَیَدَ! اِزْتَادَ ! اِزْدادَ

اکتشاف یافتن چیزی است که قبلاً بوده و مانع و پوششی جلوی دیدن را می­‌گرفته است؛

ولی اختراع یعنی پدید آوردن چیزی که قبلاً نبوده است

واژۀ «چوبان» در اصل «چوب+بان» بوده است. آن که چوب در دست دارد تا چارپایان را مهار کند. چوب‌بان برای سادگیِ گفتار به چوپان دگردیسی یافته؛ سپس شُبان و شَبان شده است. خوانشِ درست، شُبان است که در کردی شُوان و در فارسی شَبان شده است.

ریشۀ نام عاشوراء

 

«پاسُخ» از دو بخش «پاد» به معنای «ضد» و «سخن» ساخته شده است. «پاسُخ» در اصل «پادسُخَن» بوده است. «پاد» در «پادزَهر» و «پادتَن» نیز یافت می‌شود.

پاسخ یعنی آنچه در برابر سخن دیگری می‌گوییم.

«جواب» واژه‌ای عربی است.

 

ریشۀ واژۀ «جارو»

«جارو» در اصل «جاروب» بوده و به معنای روبندۀ جاست. ابزاری که جا را می‌روبد.

خاکروبه نیز همین بخشِ «روب» را دارد.

در «رُفت و روب» نیز همین پارۀ واژگانی دیده می‌شود.