نام‌شناسی و ریشۀ واژه‌ها

این مطالب بخشی از کتاب دانشنامۀ نام‌ها و واژه‌ها نوشته اینجانب است. با ذکر منبع استفاده از این مطالب بدون اشکال است.

۱۹۷ مطلب با موضوع «ریشۀ واژه» ثبت شده است

ریشۀ واژۀ نبی

نَبـیّ در اصل نَبیء و از ریشۀ نَبَأ به معنای خبر بوده که به نبیّ تبدیل شده است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشۀ واژۀ ازدیاد

[اِزْدادَ، یَزْدادُ، اِزْدیاد = اِفْتَعَلَ، یَفْتَعِلُ، اِفْتِعال] اِزتَیَدَ! اِزْتَادَ ! اِزْدادَ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

فرق اکتشاف و اختراع

اکتشاف یافتن چیزی است که قبلاً بوده و مانع و پوششی جلوی دیدن را می­‌گرفته است؛

ولی اختراع یعنی پدید آوردن چیزی که قبلاً نبوده است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشۀ واژۀ چوپان یا شبان

واژۀ «چوبان» در اصل «چوب+بان» بوده است. آن که چوب در دست دارد تا چارپایان را مهار کند. چوب‌بان برای سادگیِ گفتار به چوپان دگردیسی یافته؛ سپس شُبان و شَبان شده است. خوانشِ درست، شُبان است که در کردی شُوان و در فارسی شَبان شده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشۀ نام عاشورا

ریشۀ نام عاشوراء

 

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

ریشۀ واژۀ پاسُخ

«پاسُخ» از دو بخش «پاد» به معنای «ضد» و «سخن» ساخته شده است. «پاسُخ» در اصل «پادسُخَن» بوده است. «پاد» در «پادزَهر» و «پادتَن» نیز یافت می‌شود.

پاسخ یعنی آنچه در برابر سخن دیگری می‌گوییم.

«جواب» واژه‌ای عربی است.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشۀ واژۀ «جارو»

ریشۀ واژۀ «جارو»

«جارو» در اصل «جاروب» بوده و به معنای روبندۀ جاست. ابزاری که جا را می‌روبد.

خاکروبه نیز همین بخشِ «روب» را دارد.

در «رُفت و روب» نیز همین پارۀ واژگانی دیده می‌شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشۀ واژۀ رواج

«رَواج» واژه‌ای عربی از ریشۀ واژۀ پهلوی «رواگ» است. «رَوا» بن مضارعِ «رَو» دارد.

در زبان پهلوی بسیاری از واژه‌ها به «گ» پایان می‌پذیرفته است؛ مانند: مُردَگ (مُرده)، زندَگ (زنده). در کردی فَهلَوی هنوز زنده و مُرده را «زِنِگ» و «مِردِگ» می‌گویند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشۀ واژۀ قلم

«قلم» از ریشۀ «کَلَموم» در لاتین برگرفته شده است.

در زبانِ پارسی به آن «خامه» و «کلک» می‌گویند.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

ریشۀ واژۀ فَرسَنگ

ریشۀ واژۀ فَرسَنگ

شاید فرسنگ، پیوند دو بخشِ «فَر» به معنای «فراوان» و «سنگ» باشد. «فَرَه» در زبان کُردی بدین معنا کاربرد دارد. فَرزان نیز به معنای بسیار دانا از ریشۀ «فَر + زان» است. شاید در گذشته برای مسافران سازه‌ای (مانند برج) از سنگِ فراوان می‌ساختند تا راه را گم نکنند و این سازه‌ها در فاصله‌های دور از هم بوده است.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰