سالار: در فرهنگها به معنای دارندۀ سال معنا شدهاست. سالخورده (بُرهان)؛ پیر، سالدارنده، سالدار (انجمنآرا و آنَندراج). برخی آن را دگرگونشدۀ «سردار» گفتهاند که «د» افتاده و «ر» به «ل» تبدیل شدهاست. (فرهنگ هوبشمان، 692) به نظر میرسد «سالار» پیوندِ «سال» + «آر: آور» به معنای بزرگِ گروه باشد که سن و توانمندی او از همه بیشتر باشد.