انگار از دماغ فیل افتاده.

این مثل در مورد افراد خودپسند است که تکبّر آنها موجب آزرده خاطر شدن دیگران گردد. در چنین مواردی گفته می­شود: انگار از دماغ فیل افتاده.

حضرت نوح (ع) به هنگام طوفان همراه پیروان و همراهانش داخل کشتی شد و به فرمان الهی از هر نوع حیوان و جانور نیز جفتی نر و ماده به کشتی برد تا نسلشان در روی زمین از بین نرود.

شش ماه که کشتی نوح روی آب بود از سرگین و پلیدی مردم و فضولات حیواناتی که در کشتی بوده اند، کشتی ناپاک شد و ساکنان کشتی به ستوه آمدند و نزد نوح رفتند. نوح (ع) از خدا خواست که مردمان را نجات دهد.

فرمان الهی صادر شد که دست به پشت فیل بزند. چون به موجب فرمان عمل کرد، خوک از فیل زاده شد. پلیدی­ها را خورد و کشتی پاک شد. آورده ­اند که ابلیس دست بر پشت خوک زد و موشی از بینی خوک بیرون آمد. در کشتی خرابی بسیار می­کرد و نزدیک بود که کشتی را سوراخ نـماید. خداوند به برکت دست مبارک نوح که به فرمان خداوندی بر روی شیر مالید، شیر عطسه ­ای زد و گربه از بینی شیر بیرون آمد و زحمت موشان را برطرف کرد.

در این عبارت دماغ به معنای بینی است که در اصطلاح عامیانه گفته می شود: از دماغ فیل افتاده، یعنی: از بینی فیل افتاده است.