در بارۀ ریشۀ نام شهر اَزنا چند نظر وجود دارد:

  1. در برخی کتب تاریخی صفویّه از واژۀ «ازناور» برای نامیدن بزرگان گرجستانی استفاده شده است. از آنجا که در روزگار صفویّه گروهی از مردم گرجستان به مناطق مختلف ایران از جمله همین سرزمین کوچانده شده­اند، شاید «ازنا» از واژۀ «ازناور» برگرفته شده باشد. ازناور به معنای دلیر، پهلوان و بزرگ قوم است. شایان ذکر است که بسیاری از گرجیان زبان مادری خود را فراموش کرده­اند، امّا هنوز در جاهایی مانند فریدن اصفهان گرجی زبانان وجود دارند. در آثار تاریخی و جغرافیایی از این شهر به نام­های ازن، ازنا، ازناوه و ازناو یاد شده است. «حمدالله مُستوفـی» در کتاب «نُزهَةُ القُلوب» در شرح ایالت عراق عجم، افزون بر ازناوه از آن به نام­های ارباوه، ارماوه و ارناده نیز یاد کرده است.
  2. از آنجا که در روزگار باستان تـمدّن­ها در کنار آب­ها بوده­اند، برخی بر این باورند که از دیرباز نام برخی از روستاها و شهرها با آب و روش بهره­برداری از آن بستگی داشته است؛ از این رو «ازناو» که کم­کم «ازنا» شده از دو پاره است؛ «از» حرف اضافه و "ناو" به معنای دره­ای است که رودی از میان آن بگذرد و یا رودخانه­ای که از میان دشت و یا دو کوه بگذرد. معنای بخش نخستِ واژه یعنی «اَز» به درستی آشکار نیست. «ناو» در پارسی و اصطلاح محلّی چوبی را گویند که میانِ آن را تهی کرده و به صورت شیار و ناودان درآورده و برای گذراندن آب از مسیر آبی دیگر قرار می­دهند و از راه این ناو از روان شدن آب زیاد به زمین دیگر خودداری می­کنند؛ یا اینکه چوب و یا سنگی را سه و یا شش شیار می­زنند که هر شیار و قسمت را یک ناو می­گویند.