آذربایجان در زمان مادها بخشی از ماد خُرد به شمار می­آمد. پس از شکست هخامنشیان از یونانیان «آتروپاتکان» نامیده شد که کلمۀ «آذربایجان» از آن ریشه می­گیرد. به قول «اِسْترابو» جغرافی­نویس یونانی چون اسکندر مقدونی بر ایران دست یافت، سرداری به نام «آتورپات» برخاست و نگذاشت شمال غرب ایران به دست یونانیان بیفتد، از آن پس ماد خُرد به افتخار این سردار «آتورپاتکان» یا «آتورپاتگان» نامیده شد. (جغرافیای تاریخی شهرها، عبدالحسین نهیچری، صفحه 281)

آتور یعنی آتش، پات یا پای به معنای پاییدن (نگهبانی) و کان پسوند مکان است. (گان نشانۀ صفت نسبی است.)

آتورپات یا آتروپات ساتراپ (استاندار) ایرانی بود که به فرماندهی سپاهیانش به سپاه اسکندر مقدونی اجازه نداد شمال غرب ایران یعنی «مادِ خُرد» را تصرّف کنند.

نام آذربایجان بر بخش شمالی رود ارس پیشینۀ تاریخی ندارد و هیچ­گاه بالا و پایین رود ارس یک نام نداشته است. این نام در سال ۱۹۱۷ و طی کنگره حزب مساوات جایگزین نام اصلی و تاریخی قفقاز، اران شد. برای نـمونه در هیچ یک از پیمان‌نامه‌های ترکمنچای و گلستان به بخش شمالی رود ارس نام آذربایجان داده نشده است.

در شاهنامۀ فردوسی آمده که در روزگار کیانیان، آذربایجان را به نام آتشکدۀ بزرگ و مقدّس «‌آذرگشسب»‌ می‌خواندند.

چنین گفت خسـرو به کاوس شـاه                که جز کردگار از که جویـیم راه

بدو گفت ما هم‌چنین با دو اسب                بـتــازیـم تا خـاک آذرگُـشَـسـب

 سر و تـن بـشوییـم با پا و دست                 چنان چون بود مرد یزدان­پرست

دیاکونف دربارۀ ریشۀ نام آذربایجان نوشته است: «‌این نظر بسیار شایع است که آتروپات «شخص» نیست و لقب کاهنی است که در ماد حکومت می کرده است و اشتقاق این کلمه «نگهبان آتش» چنین تعبیری را اجازه می دهد.»

برخی نیز می­گویند در روزگار شاهنشاهی مادها و پس از آن در زمان هخامنشیان، مغان افزون بر سمت پاسداری از آتش مقدس، شغل استانداری آذربایجان را هم برعهده داشتند. این لقب تا زمان حمله اسکندر لقب استانداران بود.

اما آخرین ساتراپ (استاندار) هخامنشی برای جلوگیری از ورود یونانیان به سرزمین آتش مقدس و حفظ حرمت استان آذرگشسب خود را نه استاندار، بلکه پاسدار آتش مقدس یعنی «‌آتروپاتن» خواند و از آن پس عنوان و لقب او «‌آتروپاتن» به صورت نام این استان درآمد.

دکتر سیّداحمد کسروی تبریزی زبان­شناس نیز ضمن بررسی نام «آتروپات» واژه «‌اتور» را همان آذر یا آتش و واژه «‌پات» را که بعدها به صورت «‌پاد» و «‌باد» درآمد به معنای «‌نگهبان» دانسته است. این نام تا پایان عصر ساسانی در ایـران رایج بوده است. چنان­که یکی از موبدان سرشناس «‌آذرباد ماراسپندان» یا «‌آذرباد مهراسپندان» نام داشته است.

 در زبان فارسی آتورپات به صورت‌های، آذرآبادگان، آذربایگان و آذربایجان آمده است. چنانکه فردوسی نیز «‌آذر آبادگان» به کار برده است:

 به یک ماه در آذر آبــادگــان                    ببودند شاهان و آزادگان

وز آن جایگه لشکر اندر کشید                   سوی آذر آبادگان برکشید

در کتاب‌های عربی نیز آذربایجان و آذربیجان به کار برده شده است.