خَرابات ظاهراً جمع خرابه و به معنی ویرانه هاست .در ادبیّات فارسی منظور از آن جایگاه بی اعتنایی به دنیا و آداب و رسوم و جای رسیدن به پروردگار است .
ولی ریشه ی خرابات ، « خْـوَر آباد » است . واژه ی « خْـوَر آباد » یعنی جایگاه خورشید . هنوز در کُردی ( کردی فَهلَوی )به خورشید می گویند « خْـوَر » و در نام « خراسان » نیز که پیوند « خْوَر + آستان » است و به معنی جایگاه خورشید است ؛ نام خور دیده می شود .
از آنجا که در آیین های یکتاپرستی روشنایی نماد پروردگار زمین و آسمان هاست واژه ی « خْـوَر آباد » بیانگر پرستشگاه است واژه ی « مِهراب » که در عربی به صورت « مِحراب » به کار رفته است نیز دارنده ی واژه ی « مِهر » است که به معنای خورشید است .محراب را به نادرست در دستور زبان عربی اسم مکان می دانند حال آنکه اسم مکان بر وزن مَفعَل ، مَفعِل و مَفعَلَة است و مِحراب بر وزن مِفْعال اسم آلت می شود . شُوَنــد ( دلیل )این نادرستی این است که ریشه اش را ندانسته اند. مهراب نیز همچو خرابات بار معنایی همانندی دارد .