کلاهش پس معرکه افتاد
جوانان امروزی شاید معرکه گیری را ندیده باشند ولی دست کم در فیلم ها دیده اند. در گذشته که سرگرمی کم بود معرکه گیری یکی از روشهای سرگرمی و نیز کسب درآمد برای برخی بود. معرکه گیر در حال اجرای کارهای بامزه و شگفت خود می شد و مردم بیکار و نیز دوستدار دور او دایره وار جمع می شدند. صف اولیها با افزایش جمعیت می نشستند. اگر کسی از صف اولی ها شلوغ می کرد و حواس معرکه گیر را پرت می کرد مردم کلاهش را بر می داشتند و به بیرون معرکه پرت می کردند. قدیمی ها همه کلاه به سر بودند و یا دستار بر سر داشتند و آنکه کلاهش را به پس معرکه پرت کرده بودند ناچار به دنبال کلاه می رفت و دیگری جای خوب او را که ارزشمند بود می گرفت و او ناگزیر به انتهای جمعیت می رفت و اگر قدش کوتاه بود که دیگر نمایش را هم از دست می داد. این امر کم کم ضرب المثل شد. اگر به عکسهای شصت هفتاد سال پیش ایران توجه کنید می بینید که چه مرد و چه زن همگی چیزی مانند دستار و روسری یا کلاه بر سر داشتند.