معرَّبات فارسی به کلماتی گفته میشود که در زبان و ادبیات عرب استفاده میشوند؛ امّا ریشۀ فارسی دارند. هر کلمهای که در زبان عربی، ریشۀ عربی نداشته باشد، به آن معرَّب میگویند. تعریب آن است که کلمهای غیرعربی را به شکل عربی درآورند؛ یا آن را به همان شکل اصلی بیان کنند. سیبویه میگوید: «التعریب هو أن تتکلَّم العربُ بالکلمةِ الأعجمیةِ مطلقاً، فَهُم تارةً یَلحَقونَها بِأبنیةِ کلامِهِم، وَطَوراً لا یلحقونها بِها». در زبان عربی کلمات بسیاری وجود دارند که دخیل از فارسی و یا از زبانهای ایرانی میباشند؛ مانند: هَندَسَة از اندازه، جاموس از گاومیش، و بَنَفسَج از بنفشه.
در ریشهشناسی واژگان (اتیمولوژی) (etymology) و در زبانشناسی (linguistics) به ریشهیابی واژگان در گذر تاریخ میپردازند، و دگرگونیهای واژگان را در انتقالِ شفاهی و کتبی از یک زبان به زبان دیگر بررسی میکنند. تأثیر زبانها متقابل است. زبان فارسی و عربی بر هم تأثیر گذاشتهاند؛ زیرا اعراب در چهار سدۀ نخست هجری در ایران حضور داشتند، و تا انقلاب مشروطه متون مهم به زبان عربی یا فارسی آمیخته به عربی نوشته میشد و از سوی دیگر ایرانیان در پیدایش و ساختار زبان عربی نقش ارزندهای داشتند. در زبان عربی واژگان بسیاری وجود دارد که به آنها «معرَّبات» میگویند. ریشۀ بسیاری از معرَّبات هنوز ناشناخته است.
در کتابهای لغت صدها واژۀ عربی که از زبان فارسی به عربی راه یافتهاند، آمده است، و جوالیقی، ادّی شیر و لویس مَعلوف به بسیاری از آنها اشاره کردهاند.
دکتر هادی العلوی در کتاب «خلاصات فی السیاسة والفکر السیاسی فی الإسلام» صفحۀ ۱۶۸ مینویسد: «نویسندگان متقدّم در دنیای عرب بیشتر از اصل فارسی بودند.» در صفحۀ ۱۶۹ میگوید: «عرب تشکیلات، ساماندهی، اداره، مالیات، کشاورزی و بسیاری از قواعد دیگر را از ساسانیان فرا گرفتند».
در کتاب (فقه اللغة و سر العربیة) الثعالبی النیشابوری صفحۀ (۲۲–۲۳) مینویسد:
سیبَوَیه داناترین مردم در نحو بود و بعد السیرافی بزرگترین دانشمندان ادبیات عرب و ابن خالویه از همدان، که خدمات شایانی به زبان عربی کردند.
ایرانیان بسیاری به زبان و ادبیّات عربی خدمت کرده و بر آن اثر نهادهاند:
الثَّعالبی نویسندۀ کتاب (فِقهُ اللغة وسرُّ العربیّة). عبدالله بن المقفَّع (روزبه بن دادویه) زادۀ جور (گور) إیران، مترجم کلیلة و دمنة از پهلوی به عربی، و نویسندۀ الأدب الکبیر والأدب الصغیر. ابن سینا نویسندۀ (القانون فی الطب). ابوبکر رازی نویسندۀ (تاریخ الطب) و (الأدویة المفردة)، ابوریحان بیرونی نویسندۀ الآثار الباقیة عن القرون الخالیة و دهها کتاب دیگر، عبدالقادر جرجانی بنیانگذار علم بلاغت و نویسندۀ کتاب (دلائل الإعجاز وأسرار البلاغة)، شیخ المفسّرین طبری، بُخاری، إمام مُسلم، نویسندۀ کتاب صحیح مسلم، ابوحنیفة النُّعمان، بشّار بن بُرد و ...
فارسی به روشهای مختلفی بر عربی اثر نهاده و بسیاری از واژگان عربی را با خود به دیگر زبانها از جمله به آسیای مرکزی و شبه قارّۀ هند برده است.
در ادبیات فارسی گاهی با استفاده از مصدرها و قالبهای عربی واژههایی ساختهاند که بعدها بسیاری به ادبیات عرب وارد شدهاند؛ مانند سوء تفاهم و صادرات و واردات
کتابهای بسیاری دربارۀ معرَّبات فارسی نوشته شدهاند.