سنگ کسی را به سینه زدن
یعنی پشتیبانی همه جانبه از کسی
این سنگ، سنگ زورخانه است که بازوان نیرومند میخواهد تا آن را چندین بار بلند کند.
ورزشکار به پشت دراز کشیده دو تخته سنگ را با هم بالا میبرد و پایین میآورد بیآنکه سنگ با زمین تـماس یابد.
و هر بار که پهلوی راست میغلتد، دست چپ خود را با سنگ بالا میبرد و چون به پهلوی چپ میغلتد دست چپ را با سنگ پایین آورده، دست راست با سنگ بالا میبرد. سنگگرفتن از دشوارترین ورزشهای باستانی است. هر تازهکار نـمیتواند سنگ بگیرد فقط ورزشکاران ورزیده میتوانند؛ سنگ زورخانه در آغاز به راستی سنگ بوده است، معمولاً در هر زورخانه چند سنگ در وزنهای مختلف بود که هر ورزشکار به تناسب زورش سنگ میگرفت. برخی هم بودند که سنگی ویژه داشتند و کسی جز خودشان نـمیتوانست آن را بالا ببرد.
هر دسته از پهلوانان سنگ ویژهای در زورخانه داشتند و اگر پهلوانی سنگ دیگری را به سینه میزد، یعنی بالای سینه میبرد، شاید روی سینۀ آن پهلوان کمتجربه میافتاد؛ بنابراین افراد دانا اندرز میدادند که سنگ هر کسی را به سینه نزنید؛ زیرا آسیب میبینید.
کمکم این سخن گسترش معنایی یافت و معنایی فراتر از معنای نخستین خود یافت.
شاعر سدۀ نهم هجری، عبدالرحمن جامی میگوید:
ای همه سیمتنان سنگِ تو بر سینه زنان تلخکام از لبِ میگون تو شیرین دهنان