دارایی ای که بی رنج به دست آمده باشد به سادگی از میان می رود.
خسرو پرویز به نوشتۀ نویسندۀ کتاب «حبیب السیر» تعداد صد گنج و به گفتۀ دیگر تاریخ نویسان هفت گنج فراهم کرد که به «هفت خم خسروی» معروف است و فردوسی نیز در شاهنامه از آن نام برده است.
یکی از این گنج های هفتگانۀ خسرو پرویز «گنج باد آورده» نام داشته و درباره اش در کتاب «ایران در زمان ساسانیان» نوشتۀ آرتور کریستن سن، مترجم: رشید یاسمی، صفحۀ ۴۸۶) آمده است:
«هنگامی که ایرانیان شهر اسکندریه در کشور مصر را محاصره کردند، رومیان در صدد نجات دادن ثروت شهر برآمدند و آن را در چند کشتی نهادند؛ امّا بادی مخالف وزید و کشتی ها را به جانب ایرانیان راند. این مال را به تیسفون فرستادند و به «گنج باد آورده» موسوم شد.»
این گنج بادآورده دو بار از خزانۀ خسرو پرویز دزدیده شد و یک بار هم در سال ۶۲۸ میلادی بود که «هرقل» تیسفون را غارت کرد که اتّفاقاً همه از این گنج باد آورده بوده است. (حماسۀ کویر، دکتر باستانی پاریزی، صفحۀ ۴۹۹) و از آن تاریخ، عبارت «باد آورده را باد برد.» به ضرب المثل تبدیل شد.
در ریشۀ این ضرب المثل شکلهای دیگری نیز بیان شده است.