حلوای لن ترانی
حَلوای لَن ترانی تا نخوری ندانی
یعنی تا این بلا سرت نیاید نمیفهمی. تا دچار این درد یا این وضع نشوی درک نمیکنی. حلوا خوردن معمولاً آدمی را به یاد مراسم ختم کسی میاندازد و حلوای کسی را خوردن یعنی مردن او.
از آنجا که مردم خواندن واژۀ لَن تَرانی را درست در نیافته بودند؛ هرکسی آن را به گونهای میخواند. یکی تَنتَنانی دیگری به گونهای دگر. امّا لن ترانی درست است.
لن ترانی اشاره به داستان حضرت موسی و قومش در قرآن است که قومش از او میخواهند خدا را به ایشان بنمایاند و هرچه موسی بدیشان میگوید شدنی نیست؛ همچنان مردم وی پافشاری میکردند و آیۀ ﴿لن ترانی﴾ یعنی «مرا نخواهی دید» فرود میآید.
﴿قالَ رَبِّ أَرِنـی أنظُر إلَیکَ. قالَ لَن تَرانی ولکِن انظُرْ إلی الجَبَلِ فَإن استَقَرَّ مَکانَـهُ فَسَوفَ تَرانی﴾ 143 أعراف
گفت پروردگارا خودت را به من نشان بده. گفت مرا نخواهی دید ولی به کوه بنگر. اگر در جایش ماند؛ مرا خواهی دید.
مردم همراه موسی (ع) برای دیدن خدا به سوی کوه راه میافتند که با جلوهگر شدن خدای به کوه، آذرخشی میآید و جز موسی همگان نابود میشوند و موسی به درگاه خدا ناله میکند که من چگونه نزد قوم برگردم و چه بگویم؟ آیا بگویم همه کشته شدند؟ و ...
پس این زبانزد (ضرب المثل) ریشه از این داستان دارد.
این زبانزد را وقتی به کار میبرند که بخواهند به کسی هشداری دهند و بگویند تو نمیدانی با انجام این کار چه بر سرت خواهد آمد و چه خواهد شد.
دانشنامۀ نامها و واژهها. انتشارات مدرسه. عادل اشکبوس