ابریق عربی شدۀ آبریز است و آبریز نوعی پارچ آبخوری بوده. این واژه پس از ورود به عربی ابریق شد. این واژه به صورت جمع (أباریق) در قرآن هم به کار رفته است.
ابریق می مرا شکستی ربّی بر من در عیش من ببستی ربّی خیام
ابریق عربی شدۀ آبریز است و آبریز نوعی پارچ آبخوری بوده. این واژه پس از ورود به عربی ابریق شد. این واژه به صورت جمع (أباریق) در قرآن هم به کار رفته است.
ابریق می مرا شکستی ربّی بر من در عیش من ببستی ربّی خیام
این اصطلاح دربارۀ کسی به کار می رود که با حقّه ای دیگران فریب دهد.
در مسیر حرکت افراد چاله ای می کندند و در آن آب می ریختند یا اینکه چاله ای وجود داشت که به خاطر باران پر شده بود؛ آنگاه روی چاله را کاه می ریختند تا معلوم نشود. رهگذر بینوا به خیال اینکه دارد روی کاه پا می گذارد بر چاله پا می نهاد و در آن می افتاد.
از سوی دیگر در گذشته یکی از ترفندهای جنگی آن بود که در مسیر حرکت دشمن باتلاق هایی پر از آب بکنند و رویش را با کاه و علف بپوشانند تا دشمن هنگام عبور در آنها بیفتد و غرق شود.
آب از مطهِّرات است. برخی چیزهای نجس را باید بیش از سه بار شست تا پاک شود. آخرین آب، آب پاکی است که شخص به پایان راه تطهیر میرسد. به آب آخر که ناپاکی را کاملاً از بین می برد، در اصطلاح شرع اسلام آب پاک میگویند، زیرا هنگامی ریخته میشود که جای نجس کاملا پاکیزه شده است.
همانگونه که در اصطلاح اسلام آب آخر یعنی آب پاک چیز ناپاک را کاملاً پاک می کند، مردم نیز حرف آخر را که امید کسی را به کلّی از میان ببرد و موجب شود که دیگر دنبال حرف یا کاری را نگیرد، به آب پاک همانند کردهاند و عبارت «آب پاکی روی دست کسی ریختن» را به معنای ناامید ساختن حتمی کسی به کار می برند.